سامانسامان، تا این لحظه: 5 سال و 23 روز سن داره

سامان جان به چشمان مهربانه تو می نویسم حکایت بی نهایت عشق را

جان منی از این عزیزتر نمی شود....

روز عالی

1399/10/26 22:46
نویسنده : مامان عاشقت
255 بازدید
اشتراک گذاری

طوطی شیرین زبان امروز برای بار اول خونه ی خاله لیلا دعوت بودیم 😍

کلی خوش گذروندیم و شما کلی بازی کردی، چون اونجا برات عجیب بود به همه جا سرک میکشیدی 

خاله لیلا کلی زحمت کشیده بود و با اینکه تازه عروس هست کلی غذای خوشمزه درست کرده بود😜😜😜😜

راستی دو تا پرنده ی خوشگل دارن که شما عاشقشون شده بودی😍

سامان من:

به چشم من ، ستاره ها دیگر در تاریکی شب درخششی ندارند....

نهال محبت تو  سرسبزترین سبزینه ای است که در بوستان عمرم کاشته ام...با اشک دیدگانم جوانه ات را آبیاری میکنم...و با بوسه های گرم مادرانه ، جوانه وجودت را قدرت می بخشم تا شاخ و برگت قوی شود و سایه گستر عمرم شوی.....

چونان از عشق شما سر شارم كه ثانيه به ثانيه در مدار ذهنم چرخ مي زنيد😍😍😍😍

پسندها (1)

نظرات (0)