سامانسامان، تا این لحظه: 5 سال و 23 روز سن داره

سامان جان به چشمان مهربانه تو می نویسم حکایت بی نهایت عشق را

جان منی از این عزیزتر نمی شود....

بیست و نه ماهگی

1400/6/27 22:17
نویسنده : مامان عاشقت
184 بازدید
اشتراک گذاری

میان تاریک و روشن شب...

میان سکوت و خلسه...

میان هزاران حس...

میان هزاران فکر...

بدجور می درخشی...

-« پسرم...سامان »-

این روزها به طور عجیبی شیرین شدی شیرین تر از شیرین عسل 💖

قشنگ حرفارو با جمله بندی بیان میکنی

چراغ رو که روشن میکنیم صلوات میفرستی

وقتی عصبانی میشی بلند میگی لا اله الا الله😀

خیلی خیلی به بابایی وابسته شدی وقتی هم بیرون هست مدام دنبالش میگردی🥰

عاشق شکلات هستی

به هر نوع ظرفی که چیزی داخلش قرار بگیره میگی (آقادَ)

تقریبا تموم دندونای قشنگت در اومده فقط یکی از دندونای آسیابی ت مونده که بیرون بزنه🥰

عاشق حمام و آب بازی هستی😘

عاشق این هستی با داداش سینا پلی استیشن بازی کنی و کلی اذیتش کنی😀

و کلی کارهای خوشمزه ی دیگه🤩

کاش مرا صدایی بود تافریاد کنم حسی را که روز‌ها و ماه‌هاست اینچنین مرا در خودش غرق کرده است.

سامان من...29 ماه پر از عشق را پشت سر نهادیم...امیدوارم تمام سال

های زندگی مان پر از عشق باشد.

29 ماهگیت مبارک.

پسندها (1)

نظرات (0)