سامانسامان، تا این لحظه: 5 سال و 1 ماه و 2 روز سن داره

سامان جان به چشمان مهربانه تو می نویسم حکایت بی نهایت عشق را

جان منی از این عزیزتر نمی شود....

اولین حمام سامان و داداشی

سینا لحظه شماری میکرد باهات حمام کنه بالاخره امروز موقش شد و دو تایی با هم حموم کردین و کلی خوش گذروندین 👶😘😘 من مادرم من نه بهشت می خواهم نه آسمان و نه زمین بهشت من زمین من و زندگی من نفس های آرام کودکانه ی شماست♥💗💞 ...
22 شهريور 1398

اولین سوپ

امروز برای بار اول سوپ خوردی و کلی اشتیاق نشون دادی خیلی خیلی دوست داشتی 😍 شکموی من دوست دارم😍 ...
20 شهريور 1398

اولین محرم

امروز که دهم محرم هست تصمیم گرفتم لباس سفید برات بپوشم و به قول معروف شما رو سقا کنم و به قدمگاه ببرمعمه ریحانه هم اومد خونمون اول شما رو حمام کردیم بعدش لباس پوشیدیم و رفتیم 😘 اینجا از حموم اومدی خوشمزه ی من 🥰🥰🥰🥰 بخدا که ماهی امام حسین همیشه نگهدارت باشه دردانه💞❤ ...
18 شهريور 1398

اولین فرنی

سلام قشنگ مامان کلوچه ی مامان امشب برای بار اول بهت فرنی دادم انقد دوست داشتی و ذوق میکردی سینا هم با ذوق بالا سرت وایساده بود و بلند بلند میخندید  قربونت برم که روز به روز داری بزرگتر میشی😍 جانکم تو قیمتی ترین جواهری هستی که تو ویترین دنیا تماشا کردم.....تو که هستی همه چی یه جور خاصی خیلی قشنگه🥰🥰🥰🥰 ...
13 شهريور 1398

چهار ماهگی

4  ماهگي ات مبارك عزيـــز مادر " امروز تو چهار ماهه شدی پسر نازم. از الان رویای دو سالگیت رو در سرم می‌پرورونم… روزی که کمی مستقل میشی و دیگه نیازی به شیر مامان نداری… روزی که کم کم میری به سمت «مرد» شدن! راستی امروز  واکسنت رو زدی… کم کم متوجه خواهی شد که برای قوی شدن باید بعضی دردها رو تحمل کرد! این بالندگی مبارکت باشد😍 ...
27 مرداد 1398

اولین اتلیه

یه ماه پیش رفتیم آتلیه اصلا نذاشتی ازت عکس بگیرن همش بدآرومی کردی قربون گریه کردنت البته فکر کنم خوابت میومد چون یکم شیر بهت دادم سریع خوابت برد و بالاخره در عالم خواب چند تا عکس ازت گرفتن البته یک ماه میگذره و الان عکسا دستم رسیده فرشته ی زیبا و اینکه عکسا بد هم نشده چون تو در همه حال زیبایی😍 من فدای خوابیدنت💞 ...
20 مرداد 1398

مرد شدن

جان دلم شما دیگه مرد شدی سیبیل دراوردی😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂 امروز با بابا و داداشی رفتیم زیتون بابایی به محض اینکه این پستونک و رو دید برات خرید 😊😊😊😊😊😊😊😊😊😊 قربون خنده ی پشت سیبیلت😂 ...
11 مرداد 1398

کپ شدن

میبینی جانم چه زود داری بزرگ میشی چرا انقدر عجله داری امروز خودت برعکس شدی و سعی داشتی رو به جلو بری الهی قربونت برم دستای کوچولو تو همش میخوری و دلمون رو آب میندازی🤩😍😍😍😍 عاشقتم♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥ ...
9 مرداد 1398