سامانسامان، تا این لحظه: 5 سال و 13 روز سن داره

سامان جان به چشمان مهربانه تو می نویسم حکایت بی نهایت عشق را

جان منی از این عزیزتر نمی شود....

تولد دو سالگی

1400/1/27 3:17
نویسنده : مامان عاشقت
379 بازدید
اشتراک گذاری

پسرک زیبای من ، عزیز تر از جانم !

امروز ؛

همان روزی است که برای اولین بـــــــــار دیدمت ، بوسیدمت ....
همان روزی که در تقویم من ، حک شده به نام " تو " .
همان روزی که بالهایت را جا گذاشتی در آســـــمان ، و سفر کردی به دیار ما زمینی ها .
همــــــــان روزی که خدا بدرقه ات کرد به زمین !
همان روزی ست که " من " و " تو " به هم رسیدیم .
 

امــــــــــروز روز تولد توست بی مثال ترینم . تولد 2 سالگی ات ...
مبـــــــــــــارک ات باد عزیز روزگار من .

دو سال است نزدیک روز تولدت که می شوم ، درونم غوغا می شود ...
مدام و مدام خاطره اش برایم تداعی می شود و اشک هایم سرازیر !

آه ، چه بگویم که هر چه بگویم کفـــــاف نمیدهد جان دلم .
از طرفی شادم برای بالندگی ات ، 2 ساله شدنت ...
از طرفی دلتنگ و بی قرار روز آمدنت ،روزهای خوش نوزادی ات ...

آن روز  را شاید تو خاطرت نباشد ، اما من خوب یاد دارم ...

روزی که تو آمـــــــدی ؛
بهـــــــــار را با خودت آوردی .


تو که دنیا آمــــــدی ؛
آن لحظه که تو آمدی ؛ فضا پُر شد از عطر خدا !
و من پُر از شیدایی ...

حالا 2 سال ست از آن روز باشکــــــوه میگذرد .
2 سال ست که لمس میکنم ات ، نفس میکشم ات ..

تو به سرعت برق و باد 2 ساله شدی .
2 ساله ای که تنها کارش دل بردن است ...

ما چه خوشبختیم که گرمای زندگیمون از وجود شماست🥰

شمایی که حتی فکر کردن بهتون به روحم آرامش میده😍

روزهایت گلباران شکوفه ی زندگیم

دو سالگیت مبارک💋💋

چه دلنشین است تولدتان در یک روز پدر خوب و مهربونم تولدتون یه عالمه مبارک سایتون مستدام💞💞💞💞💞💞💞

پسندها (3)

نظرات (0)