بستنی
من و این همه خوشبختی محاله
جان شیرینم امروز بابایی با یه عالمه بستنی اومد خونه نمیدونستی از خوشحالی چیکار کنی 😘
تند تند بابایی رو بوس میکردی و میگفتی یخ یخ
خوشحالیت بزرگترین شادی دنیاست💞
تو گرانبهاترین اعجاز خداوندی...
برای داشتنت باید وضوی باران گرفت...
و بر محراب رویت سجاده ای از گلبرگ یاس گسترد...
و به نام عشق شبنم وار بر عطر تو سجده کرد...
و هزاران هزار گل سرخ را تسبیح لحظه هایت نمود...
و تو می دانی سامان شیرین ما ،آیین دوست داشتن را
که آنقدر زیبا هدیه می کنی این عشق را که سیراب می شوم...
پسرک زیبای من...
کنار ما هستی و لبخندت تزریق جان است در ما😘😘😘😘
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی