سامانسامان، تا این لحظه: 5 سال و 13 روز سن داره

سامان جان به چشمان مهربانه تو می نویسم حکایت بی نهایت عشق را

جان منی از این عزیزتر نمی شود....

اولین نقاشی

1401/9/2 0:32
نویسنده : مامان عاشقت
370 بازدید
اشتراک گذاری

سامان من این روزها حسابی خودتو با نقاشی سرگرم میکنی و کلی علاقه داری 

امروز برای بار اول نقاشی کشیدی و خودت گفتی برام(این چشمای نقاشیم هست این سرش اینم بدنش) کلی نقاشیتو دوست داشتی و تا چند روز از روی تخته پاکش نمیکردی 😍 

حسابی شیطون شدی و شیرین زبون 🌹

از صبح تا شب برامون حرف میزنی خیلی زیاد😀

عاشق بازی قایم موشک هستی و وقتی چشم میذاری به انگلیسی تا 10 میگی و بعدش میای دنبالم میگردی نمیدونی چقدر قند تو دلم آب میشه🥰

پسرممممم

مرا ببخش که گاهی بی حوصله میشوم

مرا ببخش که گاهی به درخواست بازی هایت درخواست رد میدهم….

مرا ببخش که گاهی خستم….

مادر بودن مسئولیت بزرگیه ، این که ببینی قلبت خارج از بدنت ، میدود ، میخندد، گریه میکند، و گاهی زمین میخورد،….

من و همه مادرهای گاهی زیر فشار و مسئولیت خسته و بی حوصله می شویم ….

ولی تو به پاکیه قلب بزرگت ببخش…

فقط بدون

که اگه اسمون هم به زمین برسد، تا جایی که جان در بدن دارم ، پشت به پشتت میام ، و قدم به قدم در کنارت هستم ، فقط اگه جایی برایت کم گذاشتم ، یا بی حوصله بودم مرا ببخش ،تا ابد دوستت دارم

ای شیرین ترین عشق این روزهای تلخ😘😘😘😘😘

پسندها (3)

نظرات (0)