سامانسامان، تا این لحظه: 5 سال و 18 روز سن داره

سامان جان به چشمان مهربانه تو می نویسم حکایت بی نهایت عشق را

جان منی از این عزیزتر نمی شود....

سفر به مشهد و بیدخت

1402/6/14 11:52
نویسنده : مامان عاشقت
11 بازدید
اشتراک گذاری

یه سفر تقریبا طولانی به مشهد و بیدخت 

سفری که میشه گفت راه زندگی ما رو عوض کرد 

و بهترین شکل تغییر داد 😍

سفری که با وجود سختی های زیاد خیلی خیلی بهمون خوش گذشت💖

و منی که هر روز خدا رو شکر میکنم بابت این سفر🙏

مثل همیشه گل بودی و ذره ای اذیتمون نکردی😘

با وجود شما هر سختی رو تحمل میکنیم و رو پا وایمیسیم اصلا شما برای همین آفریده شدید بهر خوب کردن حال ما 

ای من به فدای لحظه لحظه بودنتون😍😍😍😍😍

چهار نفره های پر از عشقمون😍

و اینک بیدخت زیبا😍بهشت روی زمین😍

عاشق گربه های مزار شده بودی و صبح تا عصر باهاشون سرگرم بودی😍

ای من به فدای ژست گرفتنت😃

سحرهای زیبای مزار😍☝

وقتی که دست به کار قالی بافتن میشی😃👇

پسر نازم امشب تصمیم گرفتیم برای یه مدت بیدخت زندگی کنیم  😍

هر چهارتامون نظرمون این بود که عالی تر از این نمیشه 😌

به محض اینکه تصمیم گرفتیم یه خونه و مغازه برامون پیدا شد و قرارداد نوشتیم و به فاصله ی دو روز تمام این اتفاق ها افتاد🫢

اینم شیرینی خونه ی قشنگمون❤

تمام زندگی من به تک تک نفس های شما بنده❤❤❤

و خاله عرفانه که هیچ وقت و هیچ جا تنهامون نمیذارن💖💖💖💖💖

شما بهترین هستید😍

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)