سامانسامان، تا این لحظه: 5 سال و 25 روز سن داره

سامان جان به چشمان مهربانه تو می نویسم حکایت بی نهایت عشق را

جان منی از این عزیزتر نمی شود....

پنج ماهگی

1398/6/27 19:38
نویسنده : مامان عاشقت
925 بازدید
اشتراک گذاری

  " 5 ماهگی ات مبارک نفسم "

عسل مــن !

5 ماهه که قدم به دنیـــای ما گذاشتی و شدی همه زندگــــی مـن و پـدرت .
چه زود گــذشت !

۵ ماه از آخرین لگدهات درون شکمم میگذره .
آخ که چقـــدر دلتنگ اون لحظاتــم ...

این روزهای تو ؛

صداهای بامزه در میاری و میگی:گی گی گی...منم باهات حرف میزنم.مثل خودت !

زبــونتو در میاری و این ور و اون ور میندازیشو بهم خیره میشی...انقدر خوشم میاد که نگو.

وقتی شیر میخوری چه ها که نمیکنی!با دستات!منم بهت خیره میشم و قربون صدقه ات ميرم .

وقتي صدات ميكنم به سمت صدا برميگردي ...و شروع ميكني به خنديدن.

با کمک میشینی وقتی خسته میشی خودت رو هل میدی به جلو...البته زیاد نمیزارم بشینی .

گاهی اوقات به پهلو میشی و غلت ميزني .

تو بغل غریبه و اشنا شــادی و خنـــدون،مخصوصا با جنس مذکر ارتباط صمیمانه تری داری .

همه در اولین نگاه میگن:چه پسر خوش خنــده ای.

پسرکم !

باش و با بودنــت باعث بودن مـــن باش !

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)