سامانسامان، تا این لحظه: 5 سال و 28 روز سن داره

سامان جان به چشمان مهربانه تو می نویسم حکایت بی نهایت عشق را

جان منی از این عزیزتر نمی شود....

سونوگرافی آنومالی(سلامت)

1397/8/28 12:30
نویسنده : مامان عاشقت
107 بازدید
اشتراک گذاری

سلام نخودچی مامان هجده ههفته و سه روزه شدی دورت بگردم امروز رفتیم سونوگرافی آنومالی خداروشکر دکتر گفت همه چی خوبه راستی داداش سینا هم همراهمون بود اگر بدونی چقد دوست داره شدی تمام دلخوشی سینا قربون گل پسرام برم🤩

فرشته کوچولوی من!

چیزی حدود 5 ماهو 2هفته است که تو داری در وجود من زندگی میکنی و قلب کوچیکت تو تن من میتپه!

توی این مدت چه لحظه های شیرینی، چه خاطره هایی و چه زیستنی با تو داشتم...

4ماه دیگه مونده و من همچنان بیقرارتم...

با اینکه میدونم دیگه هیچ وقت مثل الان و تا این اندازه  به یکدیگر نزدیک نخواهیم بود، اما نمیدونی با چه عشقی

منتظر اومدنتم...

میخوام تو آغوشم حضور گرمت رو احساس کنم،

میخوام هر روزمو با تو شروع کنم، میخوام بغلت کنم و ببوسمت...

مامانی تو یه فرشته ای....

یه هدیه از اسمون که خدای مهربون برای ما فرستاده. خدا کنه لایق داشتنت باشیم.

خدایا کمک کن،کمک کن که بتونم مادر خوبی برای پسرم باشم، که براش بهترینها رو بسازم و به بهترین جاها

برسونمش.

شاهزاده ی من! 4ماه دیگه قدم های کوچولوت رو توی این دنیا میگذاری و چشم مارو روشن میکنی...

میدونم همون اندازه که من استرس دارم و یه جورایی نگرانم،تو هم از پا گذاشتن در این دنیای ناشناخته

میترسی،

اما گل نازم! از هیچی نترس و نگران چیزی نباش چون من اینجام.

ما اینجاییم که همه عمرمون و به پات بذاریم و فدای یه لحظه آرامشت کنیم.

اینو بدون که تمام زندگی من و بابایی هستی و از این به بعد بزرگترین هدف و آرزوی ما آسایش و رفاه و

خوشبختی توست.

دوستت داریم و بی صبرانه منتظر اومدنتیم...

butterfly

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)