سامانسامان، تا این لحظه: 5 سال و 10 روز سن داره

سامان جان به چشمان مهربانه تو می نویسم حکایت بی نهایت عشق را

جان منی از این عزیزتر نمی شود....

سی ماهگی

1400/7/27 2:28
نویسنده : مامان عاشقت
363 بازدید
اشتراک گذاری

مهربانم..سامان

بوسه های گاه و بی گاهت بر صورت ما ، «دوست دارم» گفتن های شیرینت ، محکم در آغوش کشیدن هایت و شیرین زبانی هایت سبب شده که خوشبخت ترین پدر و مادر و برادر دنیا باشیم...

پسرم دو سال و نیمه شدنت هزاران بار مبارک ❤❤❤❤

این روزها عجیب به دل مینشینی🥰

کارهای شیرینت را هر چه بگویم کم گفته ام 💗

پسر باهوشم این روزها ما با هر کسی که پشت تلفن صحبت می کنیم خیلی قشنگ حدس میزنی  که چه کسی است و حتما یاید باهاش صحبت کنی❤

هر کسی که بهت هر چیزی بده بابت آن تشکر میکنی یا اینکه میگویی ممنون💗

هر چیزی که ببینی میگی ای چی چیه 😀

حسابی به داداش سینا وابسته شدی و چند ساعت که سرکلاس هست کلافه هستی💖

تمام اعضای بدنتو میشناسی هم اسمشون و هم اینکه هر کدوم کجا قرار دارن💞

رنگ سبز و زرد و قرمز و سیاه رو کاملا یاد گرفتی💃💃💃💃

هر پنج دقیقه ای یک بار میگی من چی چی بخورم 

وقتی که میگم چی میخوای،میگی یه چی😀

شلوارتو خودت میپوشی👌💖

و هزار تا کار شیرین دیگه که توصیف و تعریفش خیلی طول میکشه💖💖💖

لحظه هايت پر از ياد خدا ، پر از عشق ...

دوستت دارم بي همتاي من. 💖💞💗❤

این بالندگی مبارکت باشد❤❤

پسندها (3)

نظرات (0)